آگاه سازی، هدف اصلی ساخت «آینه های رو به رو»
«رعنا» و «آدینه»، دو زن جوانی هستند از دو موقعیت کاملا متفاوت خانوادگی و اجتماعی که بر اثر حادثهای با هم مواجه و همسفر میشوند و در این مسیر اتفاقات زیادی برای آنها رخ میدهد، این داستان اصلی «آینههای روبهرو» را تشکیل میدهد. موضوع این فیلم از جمله موضوعات کاملا اجتماعی است که نگار آذربایجانی در اولین تجربه ساخت فیلم بلند، آن را ساخته است. فیلمی که فرشته طائرپور نگارش آن را برعهده داشته و فیلمنامه «آینههای روبهرو» را با حضور آذربایجانی در یک سالونیم نگاشته. در این پروژه، دکتر حسین خطیبی این فیلم را به دلیل مسئله خاصی که دارد، همراهی میکند و به عنوان مشاور، فرشته طائرپور و آذربایجانی را همراهی کرده است. در این فیلم، غزل شاکری، صابر ابر، هنگامه قاضیانی، نیما شاهرخشاهی و همایون ارشادی به ایفای نقش میپردازند. به بهانه اکران این فیلم در ایران و حضور در جشنوارههای خارجی که با موفقیت نیز همراه بود، با کارگردان، تهیهکننده و مشاور پروژه گفتوگویی داشتیم که میخوانید.
فیلمنامه از تلفیق دو طرح شکل گرفت
«فرشته طائرپور» تهیهکننده و فیلمنامهنویس درباره ایده اولیه فیلم گفت: فیلمنامه این فیلم از تلفیق دو طرح شکل گرفت. نگار از دوران نوجوانی خاطراتی از همسایه ای داشت که بهدنبال تغییر جنسیت بود و من نیز طرح داستان زنی غیر اجتماعی و مذهبی داشتم که شوهرش به زندان افتاده بود و او برای امرار معاش پنهانی مسافرکشی میکرد و با زنان مسافری که هر کدام ماجرایی داشتند مواجه میشد تا جایی که یکی از مسافرها او را وارد ماجرایی حاد میکرد.وی افزود: تلفیق دو طرح و بحرانی شدن ماجرا با حضور مسافری که قصد فرار و تغییر جنسیت دارد، قصه جذابی برای یک فیلم بهنظر میرسید. از همان ابتدای کار نگرانی خاصی برای اینکه به سراغ چنین موضوعی برویم، وجود داشت. متاسفانه در جامعه ما اغلب با انکار و طرد با مواردی از این دست برخورد میکنند؛ بهطور مثال سالها نه تنها مردم جامعه بلکه حتی سیاستگذاران فرهنگی هم از مطرح کردن مسئله ایدز پرهیز داشتند. با چنین رفتاری تنها اتفاقی که افتاد این بود که زمان را برای آگاه سازی جوانان و ارائه راهکارهای پیشگیری از دست دادیم و سپس مجبور شدیم پس از تحمل خسارتهای زیاد، صرفا به رفتارهای جبرانی بپردازیم. وی با عنوان این مطلب که همیشه نقطه شروع در فرهنگسازی برای یک واقعیت اجتماعی، اهمیت زیادی دارد، یادآور شد: زمانی که یک فیلمساز یا نویسنده یا حتی یک مسئول ذیربط گامی برای طرح یک آسیب اجتماعی بر میدارد، برخوردهای حمایتی و تداومی از سوی دیگران خیلی مهم است. باید آن گام به گامهای بعدی و ایجاد جریانی برای ادامه مسیر منجر شود. در مورد «آینههای روبهرو» نیز فکر میکنم میتوان آن را به یک گام اول که با موفقیت برداشته شده نگاه کرد.
قصد نداشتیم فیلمی با موضوع تغییر جنسیت بسازیم
این تهیهکننده در ادامه به این نکته اشاره کرد که ما از ابتدا قصد نداشتیم که فیلمی صرفا با موضوع تغییر جنسیت بسازیم. بلکه قرار بود که قهرمان داستان ما (رعنا) در مسیر مواجهه با مسافران گوناگونی که سوار می کند درگیر مسائل دیگران بشود و در برخورد با یکی از مسافران به یک بحران ورود کند. قرار بود این بحران با سوار کردن یک دختر دوجنسیتی شکل بگیرد اما هرچه پیش رفتیم مطلع شدیم که در حیطه تغییر جنسیت مسائلی ناشناخته وجود دارد که خود ما هم مانند اکثر افراد جامعه نسبت به آن آگاهی نداریم.قانونی بودن جراحی پس از فتوای امام راحل و مساعدتهای مالی و حقوقی مانند وام و صدور شناسنامه که برای اینگونه افراد در ایران وجود دارد، ما را هم متحیر کرده بود و احساس کردیم که باید جدیتر به این بخش داستان فکر کنیم و سایر قسمتها و شخصیتها را هم در تناسب با آن جلو ببریم. وی به جشنوارههای خارجی نیز اشاره کرد و گفت: هنگام حضور این فیلم در فستیوالهای جهانی نیز مطلع شدن از چنین واقعیتهایی خیلی حیرت برانگیز بود. برای مخاطبان خارجی عجیب و جالب بود که در ایران ـ بخصوص با آن تصوری که از آن در ذهن دارند ـ به این پدیده اینگونه نگاه میشود و اینقدر طبیبانه با آن برخورد میشود. این تهیهکننده با اشاره به فروش فیلم و وضعیت اکران نیز گفت: اگر به آمار فروش تمام فیلمها نگاه کنیم، من نیز مانند سایر تهیهکنندگان از وضعیت اکران نمیتوانم راضی باشم اما رضایتهای ناشی از ساخت اثری فرهنگی و تاثرگذار، ضررهای اقتصادی ناشی از اکران را تا حد زیادی جبران می کند. از همان ابتدا میدانستیم که «آینههای روبهرو» قرار نیست فیلم گیشه باشد و جریان اکران کاری کرده که علاقهمندان به فیلمهای اجتماعی از سینما فاصله بگیرند و عرصه را به مخاطبان فیلمهای کمدی و تفریحی واگذار کنند. وی در ادامه در باره فیلمنامه آینههای روبهرو اضافه کرد: نگارش این فیلمنامه یکسال و نیم به طول انجامید چراکه هربار از زاویه دید یکی از شخصیتها آن را نوشتیم و خودمان را جای تکتک شخصیتها گذاشتیم. رضایت قشرهای مختلف، اعم از موافق و مخالف با موضوع تغییر جنسیت، بعد از تماشای فیلم به ما نشان میدهد که در این همذاتپنداری تا حد قابل اعتنایی موفق بودهایم. وی درباره کار کردن با کارگردانهای تازهکار نیز اظهار داشت: در مقابل این موضوع هرگز گارد نداشتهام. تعدادی از کارگردانهای مشهور و موفق کنونی در سینما، اولین اثر سینماییشان را در دفتر ما ساختهاند، نگار آذربایجانی هم با توجه به قابلیت های بارزی که در بحثها و نوشتن فیلمنامه داشت، اطمینان کافی را در من برای تقبل این ریسک ایجاد کرد. موفقیتهای فیلم در عرصه فستیوالهای داخلی و خارجی و کسب رضایت مخاطبان در سینماها نشانگر آن است که اشتباه نکردهام.
چارچوبهای عرفی عامل بازدارنده طرح برخی مسائل
در ادامه این بحث «دکترحسین خطیبی» روان پزشک و مشاور این فیلم نیز بیان داشت: در هر جامعه چارچوبهایی وجود دارد که این چارچوبها بر اساس زیرساختهای جامعه تعریف شدهاند، مانند چارچوبهای عرفی، مذهبی، اجتماعی. در همه کشورها اینگونه است که برخی از مسائل برای جامعه زود حل و مشخص میشود و جامعه خود را با آن وفق میدهد اما بعضی مواقع این هماهنگی دیر رخ میدهد، در جوامع شرقی که ما نیز جزو آن هستیم این موضوع (فراجنسیتی) به دلیل چارچوبهای عرفی کمتر دیده شده و به آن پرداخته شده است. سعی شده از این موضوع رد شویم و کمتر دیده شود. در این میان نقش هنرمندان و روشنفکران و متفکران این است که مخاطبان را از این موضوعات، آگاه سازیم. همانطور که گفته شد در موضوع ایدز اگر این آگاهی زودتر داده میشد امروز خیلی از مشکلات در این زمینه حل شده بود.
وی در ادامه افزود: درباره اشخاص فراجنسیتی و مسئله تغییر جنسیت نیز باید این موضوع از جایی آغاز میشد و به نظرم ساخت و نمایش این فیلم نقطه آغاز مناسبی بود. وی یادآور شد: در هر قصهای دو ساحت ظاهری و عمقی وجود دارد. هر قصه یک داستان معمولی دارد که موضوع در عمق به آن پرداخته میشود و در این داستان نیز موضوع درباره تغییر جنسیت است.
آینههای روبهرو در تضاد و گریز است
داستان آینههای روبهرو در تضاد و گریز است که شکل میگیرد. قصه فیلم با یک دیالوگ عاطفی آغاز میشود و وضعیتی را برای مخاطب ترسیم میکند. در بخش دیگری از داستان نیز دختری با ظاهر مردانه را میبینیم که فرار میکند و این فرار از جنسیت خود است.خطیبی تصریح کرد: در این داستان تضادهاست که موضوع را جالب میکند و این فیلم مانند اسمش همانند یک آینه تمام نمایی است که هر فردی میتواند روحیات و خصوصیات رفتاری خود را در شخصیتهای آن پیدا کند. وی افزود: در آینههای روبهرو موقعیتهای مختلفی پیش میآید که مخاطب را نگران میسازد و تماشاگر در تماشای داستان میکوشد تا راهکاری برای نگرانیها پیدا کند و حتی هر فردی که شخصیتهای فراجنسیتی در عمر خود ندیده با شخصیت فیلم همذاتپنداری میکند. آینههای روبهرو تنها درباره فراجنسیتیها نیست و فیلمی کاملا اجتماعی است.
در ادامه، طائرپور نیز گفت: همانطور که گفتم این فیلم برخاسته از دو ایده جداگانه درباره دو زن متفاوت (رعنا و آدینه) است. معمولا شخصیتهای دراماتیکتر در فیلمها بیشتر دیده میشوند و توجه جلب میکنند و هر شخصیتی که در کنار آنها باشد به یک شخصیت فرعی تبدیل میشود. اما در این فیلم هر دو شخصیت «آدینه» و «رعنا»، شانه به شانه هم جلو میروند. مخاطبان ممکن است که با شخصیت آدینه بیگانهتر باشند و برای همین توجه شان بیشتر به سمت او کشیده شود اما از سوی دیگر با شخصیت رعنا همذاتپنداری میکنند و همراه هر دو پیش میروند. در آینههای روبهرو، نورافکن روی شخصیت آدینه تابیده میشود تا تماشاگران مانند رعنا به رفتارهای خود نسبت به این اقلیت ملتهب جامعه توجه کنند.وی درباره حضور دو شخصیت اصلی در فیلم گفت: فیلمی که دارای دو شخصیت است مانند مسابقه تنیس خوب است که محال است بدون قدرت هردو طرف بازی، نتیجه ای تماشایی برای تماشاگر داشته باشد. اگر قصه آینههای روبهرو خوب است به این دلیل است که اجزای آن با هم ماجرا را پیش میبرند و از یکدیگر جا نمیمانند. به این واقعیت هم باید توجه کنیم که این فیلم در ایرانی ساخته میشود که از هر تفکری در آن زندگی میکنند. مهم این است که رعناهای جامعه خود را مخاطب فیلم بدانند و با آدینه همراه شوند.
قواعد کلاسیک فیلمسازی را رد نمیکنم
«نگار آذربایجانی» نیز در این نشست به انگیزه اولیه خود اشاره کرد و گفت: انگیزه اولیه ساخت فیلم به خاطرات دوران نوجوانیام باز میگردد. در همسایگی ما فردی فراجنسیتی بود که با مشکلات زیادی مواجه بود و تا آن زمان فرصت داشتم که زندگی این فرد را تا حدی از نزدیک ببینم و درصدد ساخت فیلمی با چنین موضوعی باشم. بعدها دیدم که این مسئله و مشکلات این افراد، موضوعی جهانی است. فارغ از تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی، این افراد مشکلات مشابه داشته و اکثریت آنها از عدم پذیرش از سوی خانواده رنج میبرند و باورهای غلطی که مردم دارند و بدون اطلاع کافی موضع تدافعی در مقابل این افراد میگیرند، انگیزه مرا برای آگاهیبخشی و اطلاعرسانی بیشتر کرد. وی درباره این موضوع که فیلم دارای دو یا چند شخصیت اصلی باشد نیز گفت: قواعد کلاسیک در فیلمسازی را رد نمیکنم اما اعتقادی به خطکشی در فیلمسازی ندارم. در فیلم دو شخصیت در نقطهای با هم همراه میشوند و در واقع قصههای این دو شخصیت ابتدا بهصورت مجزا شروع شده تا تماشاگر فیلم بتواند با آنها همراه شود و سپس دو شخصیت در هم ترکیب میشوند و در این ترکیب و تعامل، یک قصه مشترک ایجاد میشود. وی در پاسخ به این سوال که در ساخت فیلم قصد داشتید تا نگاه فرد فراجنسیتی به جامعه را داشته باشید یا جامعه به این فرد، اذعان داشت: انگیزه اولیه من همانطور که گفتم اطلاع رسانی به مخاطب بود به مخاطبی که اطلاعات کافی ندارد.تماشاگر باید با یکی از شخصیتها همراه شود، تماشاگر با رعنا همراه میشود چراکه دنیای رعنا را بیشتر درک میکند و هنگام برخورد رعنا با آدینه این برخورد در تماشاگر هم وجود دارد.
هدفمان معرفی آدینههای جامعه به مردم است
فرشته طائرپور هم در این زمینه و با اشاره از استفاده از ژانر جادهای در آینههای روبهرو تاکید کرد: یک بخش فیلم، جادهای است و بخش دیگر در فضاهای ساکن و شهری میگذرد، یک بخش فیلم از زاویه دید رعناست و زاویهای دیگر از زاویه دید نقش مقابل وی، از ابتدا نیز قصدمان در ساخت فیلم اینگونه بود. معرفی موقعیت «آدینه»ها به جامعه جهانی که بدانند فرهنگ ایرانی در برخورد با اینگونه مسائل نه تنها از بعد قانونی بلکه از بعد فرهنگی چه وضعیتی دارد و چگونه میتواند به رفتاری انسانی بینجامد و همچنین ایجاد دغدغه در رعنا های جامعه ایرانی برای درک آدینهها. وی به ساخت این فیلم با موضوع خاص در ایران اشاره کرده و تصریح کرد: یکی از مواردی که فیلم را از اما و اگرها و حتی ممیزیها نجات داد، وجود شخصیت «رعنا» بود. اگر میخواستیم تنها درباره «آدینه» فیلم بسازیم، فیلمی تکاندهنده و تلخ برای جشنوارههای خارجی در میآمد و در ایران نیز قدمی برای مخاطب برنمیداشت. این فیلم، ضمن آگاهسازی در جامعه ایرانی توانست به دولت، مدیران سینمایی و نظام سینمایی نشان دهد که میتوان از موضوعات تلخ و ملتهب اجتماعی، فیلمهای آگاهانه و پاک ساخت. طائرپور افزود: در این فیلم نه طرفداری و جانبداری شعاری داشتیم و نه در کنار کسانی ایستادهایم که این موضوع را با اکراه و تکفیر از خود دور میکنند.
حسین خطیی نیز درباره جنبه روانشناختی شخصیت فراجنسیتی آینههای روبهرو گفت: این فیلم دو داستان ندارد بلکه ما با چند داستان روبهرو هستیم و هر یک از شخصیتها داستان خود را دارند. فیلم، تلفیق داستانهای مختلف است مانند زندگی واقعی که چندین داستان و چالشهای زیاد در آن وجود دارد.حتی شخصیتهای حاشیهای فیلم دارای موضوعات قابل تامل هستند، هر یک از شخصیتها با یک بهانه وارد فیلم میشوند و در اصل رسالت خود را انجام میدهند. وی به نظر سنجیهای اجتماعی که روی تماشاگران فیلم انجام دادهاند، اشاره کرد و اذعان داشت: عده کثیری بعد از تماشای فیلم در فضای احساسی و عاطفی قرار گرفتند و به نظرم پیام این فیلم تنها درباره تغییر جنسیت نیست و پیام دگرگونه شدن شخصیتهاست. رعنا شخصیت زنی است که نماد بیرونی دارد، زن ایرانی تلاشگر، حامی، وفادار و زحمتکش است و این نمود جامعه ماست.
از بازیهای فرمایشی پرهیز داشتیم
نگار آذربایجانی درباره این موضوع که در فیلم از بازیهای فرمایشی و فرمالیته پرهیز شده و تنها دغدغه سازندگان در فیلم تصویر کشیده شده، نیز بیان داشت: هر قصهای خود تعیین میکند که شیوه کارگردانی چگونه باشد و علت انتخاب این نوع کارگردانی من نیز به داستان فیلم باز میگردد، چنانچه گفته شد هدف فیلم آگاهسازی بود و این برایم از همه چیز مهمتر بود. برای آنکه در فیلم به شخصیتها فرصت و اجازه تعریف قصهشان را از زبان خودشان بدهم، از شیوههای فرمگرا استفاده نکردم تا تماشاگر فارغ از هر حاشیهای بتواند فیلم را تماشا کند و با آن ارتباط برقرار کند.
طائرپور در زمینه دخالت در کارگردانی و حضور در سر صحنه گفت: برای من همیشه مهم بوده که همان نسخه از فیلمنامهای که از سوی کارگردان و تهیهکننده پسندیده و تصویب میشود، به فیلم تبدیل شود. متاسفانه در سینمای ایران بسیاری از کارگردانان عادت دارند که بعد از قبول و تصویب یک فیلمنامه در آستانه کلید خوردن تازه شروع به بازنویسی فیلمنامه کنند. من این روش را نمیپسندم و آن را مایه اختلافات و مشکلات بعدی میدانم. قبل از کلید خوردن فیلم، نویسنده، کارگردان و تهیهکننده باید تکلیف خود را مشخص کنند و جز نسخه توافق شده، چیز دیگری نسازند. اصولا بیشترین حضور و دخالت من بهعنوان تهیهکننده در مراحل فیلمنامه و تدوین است و خیلی سر صحنه فیلمبرداری نمیروم. در مورد آینههای روبهرو نیز با اطمینانی که به نگار داشتم و تیم با تجربه و توانایی که برای ساخت داشتیم، خیالم راحت بود. وی تصریح کرد: ابتدا تنها نگرانی من بازیگردانی بود و زمانی که آذربایجانی خواست خودش از بازیگران بازی بگیرد به او اعتماد کردم و حالا از این اعتماد پشیمان نیستم. فیلم آینههای روبهرو کار سختی بود که آذربایجانی از عهده آن به خوبی برآمد.
دکتر حسین خطیبی نیز در سخنان پایانی گفت: با تمام شرایط سخت این فیلم توانست با موفقیت ساخته شود و پیام خود را ارائه دهد. نگاه تماشاگران به این فیلم اهمیت دارد و مطمئنا هرکسی فیلم را ببیند دیگران را دعوت به تماشای فیلم میکند.آثار مبتذلی که ساخته میشوند به زودی از یاد میروند اما فیلمهای عمیق که موضوعی اجتماعی در دل خود دارند هر اندازه که زمان هم سپری میشود جنبههای دیگر آن دیده میشود.